سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایرانی


ساعت 4:23 عصر شنبه 86/1/25

قاصدک

 

قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی ؟
 خوش خبر باشی ، اما ،‌اما
گرد بام و در من
 بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
 نه ز یاری نه ز یاری و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی باکس
 برو آنجا که تو را منتظرند

 

 
! قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
 دست بردار ازین در وطن خویش غریب
 قاصد تجربه های همه تلخ
 با دلم می گوید
 که دروغی تو ، دروغ
 که فریبی تو. ، فریب
 قاصدک هان ، ولی ... آخر ... ای وای
 راستی ایا رفتی با باد ؟
با توام ، ای! کجا رفتی ؟ ای
راستی ایا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟

 

در اجاقی طمع

 

شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟
 قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
 در دلم می گریند
.

 


¤ نویسنده: محسن

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
0

:: بازدید دیروز ::
0

:: کل بازدیدها ::
46987

:: درباره من ::

ایرانی

محسن
بچه باحالیم مرد و قولش

:: لینک به وبلاگ ::

ایرانی

:: آرشیو ::

arshiv

:: اوقات شرعی ::

:: لوگوی دوستان من::




:: خبرنامه وبلاگ ::